رَنگ بازتابی از نور است که به شکلهای متفاوتی در میآید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل میشود. اگر یک ناحیه باریک از طول موجهای نور مرئی توسط ماده جذب شود رنگ بوجود میآید. رنگ به هر مایع، شبهه مایع یا هر ترکیب صمغ مانندی که موقع اعمال شدن، لایه نازکی را جهت پوشاندن جسمی جامد ایجاد کند، گویند. از رنگ برای محافظت از خوردگی ، نگهداری، دکوراسیون یا جهت اضافه کردن هرگونه قابلیت بر روی یک سطح که توسط رنگدانه پوشانده میگردد، استفاده میشود. مثالهایی از محافظت عبارتند از: پوشاندن سطح فلزات برای کند کردن خوردگی، یا رنگ کردن خانه جهت محافظت از آن در برابر عناصر خارجی (آب، خاک و…). مثالی از دکوراسیون، رنگ کردن اتاقی برای آمادهسازی آن جهت جشن میباشد. استفادههای دیگری که از رنگ میشود، شامل برگرداندن رنگی خاص از روی سطح و یا استفاده بر روی سطوح علیه حرارت یا موازات با استفادهٔ حرارتی از آن سطح در کاربردهای مختلف است. مثال کاربردی دیگری در این زمینه، برای تشخیص دادن علایم صنعتی یا هشدارها، یا علامت گذاری لولهها در صنعت یا در زمینهٔ کاربردهای نظامی میباشد. رنگ را برای هر جسمی میتوان استفاده کرد، برای مثال در هنر، پوششهای صنعتی، علایم جادهای یا در لنگرگاهها جهت جلوگیری از خوردگی توسط آبهارنگ یک محصول نیمه تمام شدهاست، بدین معنی که بعد از استفاده توسط کاربر است که به مرحله پایانی خود که ایجاد یک پوشش مناسب است میرسد. از رنگ همچنین همراه با مخلوط کردن لعاب، برای پوششهای پیشرفته و صیقلی سازی سطوح سرامیک و چینی و غیره نیز میتوان استفاده کرد. نقاشیهای پیدا شده در غارها که توسط رنگهای بدست آمده از اُخرا، و اکسیدهای هماتیت و مگنتیت کشیده شدهاند به ۴۰۰۰۰ سال قبل و به دوران انسانهای هموساپینس باز میگردد. نقاشیهای کهن در درنادای مصر که برای سالیان متمادی بدون حفاظ و در معرض هوا بودهاست، یک پدیده درخشان اثر برلینسی میباشد که هنوز هم به همان روشنی ۲۰۰۰ سال قبل است. مصریها رنگهایشان را با مادهای صمغ مانند، ترکیب میکردند و هر یک را به صورت جداگانه بر روی سطح اعمال میکردند بدون اینکه ذرهای با هم مخلوط گردند. آنها از ۶ رنگ استفاده میکردند: سفید، سیاه، قرمز، آبی، زرد و سبز. مابقی بحث راجع به تاریخ رنگ، از حوصله این مقاله خارج است.
رنگدانه:دانههای جامد ریزی هستند که در رنگ جهت توزیع رنگ، زبری، غلظت رنگ و… با یکدیگر متحد میگردند؛ ولی بعضی از رنگها یه جای ترکیبات معمول رنگدانه، از رنگهای دانهای میکرونیزه استفاده میکنند. رنگدانهها به دو دسته طبیعی و شیمیایی تقسیمبندی میگردند. رنگدانههای طبیعی شامل خاک رس، کلسیم کربنات، سیلیکا، تالک و میکا میباشد. رنگدانههای شیمیایی حاوی مولکولهای مهندسی یعنی خاک رس تکلیس شده، رسوبهای شیمیایی کلسیم کربنات و سیلیکاهای مصنوعی میباشد. رنگدانههای مخفی، در کدر سازی رنگ و محافظت از لایه رنگ از اشعه ماورابنفش به کار میآید. انواع رنگدانههای مخفی از این قرار است: تیتانیوم دی اکسید، فتالوی آبی، و اکسید آهن قرمز.
رکنندهها نوعی مخصوص از رنگدانهها هستند که برای حجم دادن به لایه رنگ، پشتیبانی از ساختار رنگ و حجم دادن به خود رنگ، مورد مصرف قرار میگیرند. پر کنندهها معمولاً حاوی مواد بی اثر ارزان قیمتی مانند آرد کوهی، تالک، آهک، باریت، خاک رس، کربنات کلسیم و… میباشند. بعضی از رنگدانهها سمی میباشند مانند سرب که در رنگهای سربی به کار رفتهاست و یا در رزبن پایه رنگ روغن موجود است.
صنعت رنگسازی، شروع به جایگزینی رنگدانههای سرب با رنگدانههای کم خطر تر تیتانیوم دی اکسید، از سال ۱۹۷۸ نمودهاست. تیتانیوم دی اکسیدی که امروزه در رنگسازی استفاده میگردد، به دلایل مختلفی توسط سیلیکن یا آلومینیوم اکسید پوشانده میگردد.
چسب یا ناقل:چسب معمولاً به ناقلی اطلاق میگردد که ترکیب شکل دهنده اصلی فیلم (لایه نازک رنگ) میباشد. تنها مادهای که حتماً باید در رنگ حاضر باشد، همین مادهاست. حضور سایر ترکیبات در رنگ، اختیاری است. چسبها حاوی زرینهای طبیعی یا شیمیایی اند مانند اکریلیک، پلی اورتان، پلی استر، رزین ملامین، اپوکسی و آلکید رنگ لاتکس، محلولی کلوئیدی بر پایه آب است که از ذرات پلیمری میکرونیزه تشکیل شدهاست. معنی کلمه لاتکس، یعنی حلّال در آب.
این روزها که بحث حفاظت از محیط زیست نیز مطرح است، شرکتهای تولید کننده رنگ، از استفاده از مواد آلی فّرار در تولیداتشان، محدود شدهاند. دلیل این امر، که توسط سازمان محیط زیست اعلام گشتهاست، صدمه زدن بعضی از این ترکیبات به لایه ازون و در نتیجه، افزایش میزان پرتو فرابنفش میباشد. حلالهایی که در مرحله اول از رنگ تبخیر میگردد، باعث تخریب لایه ازون میگردد و هرلیتر حلال نفتی ۱۰۰۰لیتر هوا را آلوده میکند
بحث حلالیا تینر در رنگ، جداگانه مطرح میگردد: حلالها:هدف اصلی از استفاده از حلالها، تنظیم کردن رقّت و فرارّیت و وسیکوزیته رنگ است. حلال، فّرار است و در فیلم (لایه نازک رنگ) باقی نمیماند. حلال، همچنین نرخ جریان تابع لزجت و کاربرد سایر ترکیبات و نیز پایداری رنگ را در حالت سیال، کنترل میکند.
آب، بهترین نوع حلال برای رنگهای آب-محور میباشد که در چند دهه اخیر گسترش یافته و بخاطر ویژگیهای منحصر بفرد آن روز به روز استفاده از آن بیشتر میشود بنحویکه رنگهای روغنی پایه آلکیدی در اروپا و آمریکا محدود شده است. رنگهای حلال-محور، که گاهی نیز رنگهای روغنی نامیده میشوند، میتوانند تعداد کثیری از حلالها را در خود جای دهند که شامل ترکیبات آروماتیک، آلیفاتیک، الکلها وکتونها و رزینهای سبک رقیق کننده خواهند بود. چنین حلالهایی در مواقعی استفاده میگردند که رنگهای روغن-محور و ضد آب مورد نیاز است.
مواد افزودنی:کنار ست تشکیل دهنده اصلی رنگ که در بالا مورد بحث قرار گرفتند، رنگ میتواند حاوی مواردی بسیار وسیع از مواد افزودنی باشد که به مقدار بسیار کمی به رنگ افزوده میگردد و در کمال تعجب، اثر بسیار زیادی بر روی خواص رنگ میگذارد. مثالهایی از این موارد، موادی هستند که ضدکف، معلق کننده، غلظت دهنده و کشش سطحی رنگ را تنظیم میکنند، جاری شدن رنگ را بهبود میبخشند، ظاهر پایانی را تصحیح میکنند، تری و خیسی لبه رنگ را بالا میبرند، پایداری رنگدانه را بهبود میبخشند، خواص ضدّ یخ زدگی ایجاد میکنند، مقدار کف کنندگی و پوسته پذیری رنگ را کنترل میکند.
انواع دیگر از مواد افزودنی شامل کاتالیستها، حجم دهندهها (با پر کنندهها اشتباه گرفته نشوند)، پایدار کنندهها، امولسیون سازها، زمینه سازها، پیش بَرهای مواد افزودنی، پایدار کنندههای ضد اشعه ماورابنفش، عوامل کدر کننده و بایوسایدها (جهت مقابله با رشد باکتریها) میباشند.
فیزیک رنگ
خاصیت ذرهای و موجی نور یک پدیده فیزیکی است که در نتیجه برخورد نور به سطح اشیاء توسط چشم احساس میشود. تجزیه نور سفید توسط منشور نیز یک خاصیت فیزیکی است که با این عمل هفت رنگ طیف بدست میآید: شامل بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز است؛ بنابراین رنگها ناشی از امواج نور هستند و چشم انسان قادر است رنگهایی را که طول موج آنها بین ۴۰۰ تا ۷۰۰ میلی میکرون است ببیند. (میلی میکرون واحدی است برای اندازهگیری امواج که معادل یک میلیونوم میلیمتر است). در قرن هفدهم میلادی نیوتن موفق شد با تجزیه نور سفید طیف رنگها را به دست آورد. او کشف نمود که نور سفید شامل انواع اشعه است که هرگاه به طور جداگانهای با شبکهٔ چشم انسان برخورد کند احساس یک رنگ مجزا را به وجود خواهدآورد و اختلاط این اشعهها بر روی شبکهٔ چشم، رنگ سفید را محسوس میسازد.
رنگهای اصلی و فرعی
رنگهای بنیادین یا اصلی، رنگهای قرمز، زرد و آبی هستند که به آنها رنگهای اولیه نیز میگویند. رنگهای دیگر «فرعی» نامیده میشوند. برای مثال در رنگهای رنگینکمان، نارنجی، سبز و بنفش فرعی هستند. از ترکیب رنگهای فرعی نمیتوان رنگهای اصلی را به وجود آورد ولی از ترکیب رنگهای اصلی رنگهای فرعی به دست میآید.
هارمونی
هر چه رنگها سادهتر باشند هارمونی آنها واضح تر است. آزمایشها و تجربیات متفاوت نشان میدهد که افراد نسبت به هماهنگی یا عدم هماهنگی رنگها نقطه نظرهای متفاوتی دارند اغلب در نظر مردم رنگهای هماهنگ آنهایی هستند که از یک خانواده باشند و یا در عین تنوع با جلوه یکسانی خودنمایی کنند و یا رنگهایی که بدون تضاد در مجاور هم قرار بگیرند. به طور کلی عنوان هارمونی یا عدم هارمونی فقط در رابطه با احساس انسان است که به صورت مطلوب بودن یا نبودن و جذاب بودن یا نبودن مطرح میگردد. تمام اینها از یک ارزیابی مشخصی است. هارمونی یعنی تعادل و توازن بین قدرتهای رنگی. مثلاً اگر ما برای مدتی به یک مربع قرمز خیره شویم و سپس چشم را ببندیم یک پس تصویر که به صورت مربع سبز رنگ است در نظرمان ظاهر می-شود و بر عکس اگر به مربع سبز رنگ نگاه کنیم بعد از مدتی که چشم بسته شود. مربع قرمز رنگ در چشم ظاهر می-شود. در چشم انسان همیشه رنگهای مکمل رنگ نخستین ظاهر میشود. این عکس العمل فیزیکی نسبت به رنگها جست وجویی برای ایجاد توازن و تعادل است. رنگهای مکمل یکی از پایهها و اصول هارمونی هستند.
دمای رنگ
رنگها دارای مشخصهای بنام سردی یا گرمی هستند. رنگی که ما میبینیم حاصل طول موج نور منعکس شده از رنگ است. طیفهای قابل دیدن بین فروسرخ (در انتهای طرف گرم) و فرابنفش (در انتهای طرف سرد) قرار دارند.
انواع رنگ ها
تصویری از بالون با هوای گرم، قبل از سفر هوایی برروی شهر کاپادوکیه. در این تصویر، که از داخل بالون گرفته شده است، انواع رنگها به خوبی نمایان است.
رنگهای گرم
رنگهای گرم نیمه قرمز چرخه رنگها به عنوان رنگهای گرم شناخته میشوند که شامل زرد- سبز و قرمز-بنفش میباشد.
نقاط قوت: این رنگها القاء کننده گرمی و راحتی هستند.نقاط ضعف: رنگهای گرم زیادی در تصویر باعث تضعیف
برجستگی که باید در تصویر وجود داشته باشد میشود.نکته: بنفش نقشی دوگانه دارد در کنار رنگهای گرم خاصیت گرمی ودر کنار رنگهای سرد خصلت سرد دارد. بطور کلی میتوان رنگهای اصلی را «زرد = متناسب با شکل مثلث —- قرمز = متناسب با شکل مربع —- آبی = متناسب با شکل دایره» دانست ودر کنار آن سه رنگ دیگر «نارنجی – سبز – بنفش» را در گروه رنگهای مکمل طبقهبندی کرد.
رنگهای سرد
نیمه آبی چرخه رنگ به عنوان رنگهای سرد شناخته شده که شامل آبی – سبز و آبی – بنفش میباشد
نقاط قوت: این رنگها آرام و راحت هستند. این رنگها ممکن است بصورت غیر صمیمی و بی تکلف و ساده دیده شوند و برای انتخاب به عنوان پس زمینه مناسب هستند.
نقاط ضعف: این رنگها احساس منفعلانه داشته و ممکن است برای تصاویر گرافیکی قوی مناسب نباشند.
گام رنگها
تمام پدیدههای طبیعت از امواج یا ارتعاشات ساخته شدهاند. صوت هم مانند نور و حرارت پدیده ایست برخاسته از ارتعاشاتی میان ۳۲ درجه تا ۷۳۰۰۰ درجه. همینطور است امواج حرارتی (که عالمان فیزیک به آن ارتعاشات حرارتی گفتهاند) این ارتعاشات ۱۳۴ تریلیون تخمین زده شدهاست. همچنین است ارتعاشات نوری که از ۴۸۳ تریلیون آغاز میشود و به ۷۰۸ تریلیون ختم میگردد.
اعداد ذیل درجات ارتعاشات هفت رنگ رنگین کمان را که به گام رنگها موسوم است نشان میدهد.
۱٫قرمز: ۴۸۳ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۲٫نارنجی: ۵۱۳ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۳٫زرد: ۵۴۳ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۴٫سبز: ۵۷۹ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۵٫آبی: ۶۳۰ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۶٫نیلی: ۶۶۹ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه
۷٫بنفش: ۷۰۸ تریلیون موج یا ارتعاش در ثانیه.
جان داشتن و تفکر موسیقایی، تحرک و پیوستگی لحن برگزیده شده به منظور تجسم اندیشه، همآهنگی اختیار شده برای تقویت و القاء اندیشه، و وزنهای گونه گون، سازنده رنگ در یک اثر موسیقی هستند. رنگ، به موسیقی سهمی عطا میکند که موسیقی دان به وسیله آن قادر خواهد شد صحنهای، یا فضایی را که مورد نظرش است تجسم بدهد. با تجزیه نور توسط منشور، آن دسته از اشعهها که طول موج کوتاهی دارند به رنگ آبی بنفش دیده میشوند و آن دسته از اشعههای نو که بلندترین طول موج را دارند به رنگ قرمز دیده میشوند. دستهای دیگر از طیف حاصل که دارای طول موج متوسط هستند به رنگ سبز دیده میشوند؛ بنابراین سه رنگ اصلی نور:قرمز با طول موج بلند، سبز با طول موج متوسط و بنفش با طول موج کوتاه، وقتی با یکدیگر ترکیب میشوند نور سفید حاصل میشود.
مواد رنگزای طبیعی
مواد رنگزای طبیعی دستهای از رنگینههایی با ثبات عالی و متوسط هستند که ریشه گیاهی و حیوانی دارند و بیشتر در رنگرزی سنتی نقش مؤثری دارند. روناس، اسپرک، نیل، گل بابونه، برگ انگور عسگری، چغندر، پوست پیاز، برگ درخت توت، وسمه، گل رنگ، گل جعفری، برگ انجیر، پوست انار، بلوط، پوست گردو، هلیله، سماق، زعفران، جا شیر و غیره از گیاهانی هستند که در ایران یافت شده و از مواد رنگزای آنها در رنگرزی استفاده میشدهاست.
مواد رنگزای طبیعی دستهای از رنگینههایی با ثبات عالی و متوسط هستند که ریشه گیاهی و حیوانی دارند و بیشتر در رنگرزی سنتی نقش مؤثری دارند. روناس، اسپرک، نیل، گل بابونه، برگ انگور عسگری، چغندر، پوست پیاز، برگ درخت توت، وسمه، گل رنگ، گل جعفری، برگ انجیر، پوست انار، بلوط، پوست گردو، هلیله، سماق، زعفران، جا شیر و غیره از گیاهانی هستند که در ایران یافت شده و از مواد رنگزای آنها در رنگرزی استفاده میشدهاستوسمه: کشت این گیاه توسط انسان دارای قدمت زیادیاست. به دلیل داشتن زندگانهای آبی و بنفش از عصاره گیاهی آن برای رنگرزی استفاده میکنند.
روناس: ماده رنگزای روناس ترکیبیاست به نام آلیزارین که در ریشه آن قرار گرفتهاست. با کم و زیاد کردن درصد دندانه و نوع آن، از این ماده شیدهای قرمز به دست میآیدتمشک: این گیاه بیشتر در مناطق مرطوب و شمال ایران میروید و مصرف خوراکی دارد و جوانههای گیاه قسمت رنگ زای آن محسوب میشوند و در فصل بهار جمع آوری میگردد و از آن رنگ خاکستری تیره حاصل میگردداسپرک (ورث): گیاهیاست که در تمام نقاط ایران یافت میشود. با رنگینه آن انواع رنگهای زرد به دست میآید مثل طلایی، زرد، زرد طلایی، زرد کدر و شفاف.
نیل: ایندیگو یا نیل، برای تهیه شیدهای آبی تا سرمهای استفاده میشود. گاهی نیل را در جاشیر، همراه با دندانه می جوشانند و رنگ سبز میگیرند و با افزودن روناس به آ ن رنگ بنفش میسازند. از وسمه نیز رنگ آبی به دست میآید. مازو: از مازو در صنعت چرمسازی، مرکب سازی، رنگرزی و نیز پزشکی برای درمان سوختگیها بهره میبرند. مازوها انواع و رنگهای گوناگونی دارند. بهترین مازوها از برخی گونههای بلوط (مانند Pedunculate Oak) به دست میآید.
سرخس وحشی: این گیاه بیشتر در مناطق مرطوب و شمال ایران میروید و ماده رنگ زایی آن در سر شاخههای گیاه یافت میشود و از آن رنگ سبز متمایل به زرد و خاکستری به دست میآید (رنگ سبز مایل به زرد با رعایت نسبت مواد دندانه بستگی خواهد داشت).
پیاز: گیاهی یک ساله که مصرف خوراکی دارد و قسمت رنگ زای آن در پوست نازک یافت میشود و از آن رنگهای مسی، نارنجی و پوست پیازی حاصل میگرددپوست انار: مانند اسپرک رنگ زرد تولید میکند ولی ثبات آنرا ندارد. از گل زعفران، برگ مو (در اراک و مناطق مرکزی ایران)، جاشیر (در فارس) و گندل (در لرستان و کردستان و دیگر مناطق غربی ایران) نیز رنگ زرد و نارنجی به دست میآید.
پوست گردو: ماده رنگزای موجود در پوست گردو ترکیبیاست به نام جاگلون که با آن انواع شیدهای قهوهای روشن تا مشکی و خاکستری را میتوان ایجاد نمود. تنوع این رنگها بستگی به استفاده از دندانهها و مواد کمکی افزوده شده دارد. از گیاه سماق نیز برای تهیه رنگهای قهوهای استفاده زیادی میشودجفت: جفت پوسته بین مغز و پوست میوه بلوط است که از آن رنگ بژ به دست میآ ید.
توت: درخت توت در مناطق معتدل و گرم میروید که میوه آن مصرف خوراکی دارد و برگهای آن ماده رنگ زایی دارد و میزان رنگ دهی آن کم است و از آن رنگ سبز مغز پستهای حاصل میگرددقرمز دانه: بهترین ماده رنگزایی که از حشرهای به همین نام تهیه میشود. این حشره اغلب برروی درختان بلوط، سرو، کاج و کاکتوس زندگی میکنند. در آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی فراوان است. قرمز دانه را خشک کرده و به صورت پودر در آب و اسیدهای معدنی حل میکنند. حاصل، رنگ قرمز خوبیاست که اگر به جای اسید از مادهای قلیایی استفاده شود رنگ بنفش به دست میآید و از ترکیب با رنگهای گیاهی، انواع شیدهای رنگی تولید میکند. معروفترین قرمز دانهها؛ قرمز دانه نپال و کاسیل (مکزیک) است. نام علمی این رنگ اسید کار منیک است. انواع قرمز دانه عباتند از: قرمز دانه هندی، لهستانی، مکزیکی، ارمنی، کرم ورمیلو. برای دندانه قرمز دانه از آب زرشک، قارا و آب انگور استفاده میکنند.
انواع رنگهای شیمیایی
رنگهای شیمیایی که امروزه در روی پشم به کار برده می شوند صرف نظر از رنگهای بازیک که مصرف آن در مورد قالی از نظر کارشناسان این فن مردود است به قرار ذیل می باشد:
رنگهای اسیدی: این دسته از رنگها شامل اسیدی قوی، رنگهای اسیدی میلینگ و رنگهای سوپر میلینگ می باشند.
• رنگهای پر متالیزه یا رنگهای متالیک:این رنگها به واسطه وجود یک کمپلکس فلزی در داخل ملکول رنگ ثبات فوق العاده ای در برابر شستشو و نور از خود نشان می دهد این رنگها بر ۳ نوع می باشند:
◦ رنگهای پر متالیزه ۱:۱
◦ رنگهای پر متالیزه ۱:۲
رنگهای راکتیو پر متالیزه
• رنگهای دندانه ای:این دسته رنگهایی هستند که کاربرد آنها مانند رنگهای طبیعی میباشد چون این رنگها با دندانه کروم بهترین ثبات ممکنه را بدست می دهند لذا این رنگها به نام رنگ های کرومی نیز شناخته می شوند.
رنگهای خمی:به جز نیل شیمیایی عده محدودی از این رنگها در روی پشم پیشنهاد شده است ثبات این رنگها فوق العاده خوب است ولی طرز کاربرد آنها نسبتاً مشکل می باشد و عدم توجه به نکات عمده رنگرزی آن باعث پوسیدگی پشم و یا دو رنگی خواهد شد..
• رنگهای ری اکتیو:این دسته ازرنگها جدیدترین نوع رنگ است که به بازار عرضه شده اند مصرف عمده آنها بیشتر در الیاف سلولزی است ومصرف آنها در پشم بسیار محدود است این رنگها بسیارشفاف و ثبات آن روی پشم خوب می باشد.
• رنگهای مستقیم:این دسته دارای ثبات ضعیف تا متوسط در روی پشم هستند ومعمولاً پشم را در حمام خنثی یا اسیدی ضعیف رنگ می کنند.
رنگهای گوگردی:رنگهایی که از ذوب ترکیبات عالی با سولفیت سدیم Na2S حاصل می شود، جزو رنگهای گوگردی به حساب می آید. باید به خاطر داشت که هر رنگی را که دارای گوگرد است نمیتوان از این دسته دانست. این رنگها غیر محلولند و در احیا کننده هایی مانند هیدروسولفیت سدیم NaS2O4 و سولفیت سدیم Na2S و همچنین ماده ای به نام «رنگالیت» حل و قابل جذب میگردد. این گروه رنگها بیشتر در رنگرزی کاغذ، چوب و چرم و همچنین در چیت سازی مصرف می شود.
رنگرزی
رنگرزی یا صبّاغی به فرایندی گفته میشود که در طی آن کالای نساجی مثل الیاف نخ، پارچه و یا پوشاک در محلولی که شامل مواد رنگزاو مواد شیمیایی میباشد، رنگآمیزی گردد و مولکولهای رنگ، با دوامی نسبی با مولکولهای کالای نساجی، پیوند محکمی برقرار نمایند. به عبارت دیگر رنگرزی مهارتیاست که طی آن مادهٔ رنگزا در درجهٔ حرارت هدایت شده و زمان مشخص، داخل الیاف و یا کالای منسوج (بافته شده) نفوذ کرده و آن را رنگ میکند. در رنگرزی، مادهٔ رنگزا به طور کلی، به همه مواد طبیعی و یا شیمیایی که قابلیت رنگرزی الیاف و یا منسوجات را دارند اطلاق میشود. رنگ کالای رنگرزی شده نباید به آسانی در اثر شستشو و یا در برابر نور از بین برود.رنگرزی و چاپ دو روش رنگ کردن پارچه هستند که تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند. رنگرزی سنتی و رنگرزی صنعتی دو روش متداول رنگرزی میباشند. کاربری رنگرزی سنتی با نوین شدن صنعت نساجی، رفته رفته کاهش پیدا کردهاست از نقاشیهای روی دیوارههای مقبرههای مصر باستان چنین استنتاج میشود که از بیش از ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مصریها حصیرهای رنگی میساختهاند. رنگرزی در ایران سابقهٔ کهنی دارد. کارگاه قالیبافی شاهان هخامنشی در شهر سارد و نوشتههایی دربارهٔ قالی ارغوانی رنگ روی آرامگاه کوروش، گواه این مدعا است.در فرایند رنگرزی چهار عامل نقش اصلی را بازی میکنند که عبارتند از: مواد رنگزا، کالای رنگرزی، مواد شیمیایی کمکی و ماشینهای رنگرزی. مواد رنگزایی که در رنگرزی استفاده میشوند ممکن است منبع طبیعی یا مصنوعی داشته باشند. رنگرزی با چاپ کلاقهای، گرهای و کاتازوم سه سبک مختلف رنگرزی از لحاظ نحوهٔ ایجاد نقوش گوناگون برروی پارچه، میباشند.در رنگرزی سنتی ابزاری نظیر ظرف (پاتیل)، دماسنج، همزن و ظروف شیشهای مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین نمکهای فلزی مثل انواع زاج، مواد قلیایی مثل آمونیاک و ماده اصلی یعنی آب که محیط رنگرزی را تشکیل میدهد، در فرایند رنگرزی سنتی کاربرد گستردهای دارندماشینهای رنگرزی نخستین از وسایل بسیار سادهای تشکیل میشدند ولی به مرور زمان پیشرفتهای قابل ملاحظهای در این صنعت به وجود آمد و برای رنگرزی، ماشینهای مدرن و خودکار ساخته شدند.رنگرزی شیوههای متفاوتی دارد که میتوان از رنگرزی گرهای، کاتازوم و چاپ کلاقهای نام بردبررسی تأثیرات فرایند رنگرزی برروی محیط زیست در همهٔ کشورها و کل کرهٔ زمین بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از کشورهای در حال توسعه مقررات خاصی در زمینه نوع رنگهای مصرفی، روشهای گوناگون آن و دفع پسابهای حاصل، تدوین نکردهاند.